حالا دیگر هواپیماهای بدون سرنشین به سلاح منتخب ایالات متحده در جنگ علیه القاعده و متحدانش تبدیل شده است؛ هر چند تبعات سیاسی، نظامی و اخلاقی استفاده از این سلاح برای آمریکا، بیش از اندازه است. طی دورهای 14ماهه، سازمان سیا با استفاده از هواپیماهای کوچک بدونسرنشین و بهشدت مسلح، 15عملیات را علیه محلهای استقرار احتمالی رهبران طالبان پاکستان انجام داد. در 5آگوست سال گذشته و در شانزدهمین عملیات، پرندههای بدونسرنشین سرانجام موفق شدند بیتالله محسود را از پای درآورند.
در آن روز، یکی از این هواپیماهای بدون سرنشین در ارتفاع 3کیلومتری از خانه پدر زن محسود در استان وزیرستان جنوبی پاکستان مشغول گشتزنی بود. دوربین مادون قرمز پرنده، عکسهایی بسیار واضح را بهصورت مستقیم به مقر سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا در لانگلی ویرجینیا فرستاد. تصاویر ارسالی، رهبر طالبان را نشان میداد که روی سقف خانهای در کنار همسر، عمویش و یک پزشک نشسته است.
بلافاصله و در فاصله هزاران مایل دورتر از محل استقرار محسود در پاکستان، در ایالات متحده فردی دکمهای را فشار داد و 2فروند موشک Hellfire از پرنده بدون سرنشین آمریکایی شلیک شد و محسود و 11 نفر دیگر را به کام مرگ فرو برد.
جزئیات این حمله در مقالهای در نیویورکر به خوبی بازسازی و ارائه شده است؛ این در حالی است که شکار محسود به بهای جان 11نفر دیگر تمام شد. براساس برآوردها، طی 16 حملهای که برای حذف محسود انجام شد، بین 207 تا 321 نفر کشته شدند و قطعا بسیاری از این کشتهشدگان را غیرنظامیان پاکستانی تشکیل میدهند.
اوباما؛ فرمانده پرندههای مرگ
هزینه حذف یک شبه نظامی چقدر است؟ طی یک سالونیم گذشته، جنگ پرندههای بدونسرنشین ایالات متحده به شکل قابل توجهی افزایش یافته است؛ روندی که از دوران جورجبوش، رئیسجمهوری سابق آمریکا شروع شد. اما جانشین او، باراک اوباما که برنده جایزه صلح نوبل هم شده است، تنها به ادامه برنامه پرندههای بدون سرنشین اکتفا نکرد. عملیات پرندههای بدون سرنشین اینک به روش مورد نظر دولت اوباما برای کشتن رهبران القاعده و متحدان آنها تبدیل شده است.
طی بیش از یک سالی که از حضور اوباما در کاخ سفید میگذرد، در مقایسه با دوره 8ساله حکومت بوش، پرندههای بدونسرنشین، موشکهای بسیار بیشتری شلیک کردهاند. از ابتدای سال میلادی جاری، دهها موشک توسط این پرندهها شلیک شده است و به گفته پیدبلیو سینگر، کارشناس جنگهای مدرن در مؤسسه بروکینگز در واشنگتن، امسال برای نخستین بار، تعداد خلبانان (کاربران از راه دور) پرندههای بدون سرنشین آمریکا از تعداد خلبانهای جتهای جنگنده بیشتر است. به گفته سینگر یک سوم هواپیماهایی که در آینده به سفارش ارتش آمریکا ساخته خواهند شد، از نوع بدونسرنشین هستند. در حال حاضر و در هر لحظه چندین پرنده بدون سرنشین ایالات متحده در حال پرواز بر فراز آسمان پاکستان هستند. پرندههای دیگری هم دائما به بهانه مبارزه با تروریسم بر فراز آسمان یمن، عراق، افغانستان و سومالی گشت میزنند.
مقامات آمریکایی ادعا میکنند که برنامه سیا برای بهکارگیری پرندههای بدون سرنشین تاکنون موفقیتهایی را داشته است، از جمله کشته شدن نجمالدین جلالف، رهبر اتحادیه جهاد اسلامی که در افغانستان فعال است و اعضای آلمانی آن قصد داشتند بمبگذاریهایی را در آلمان انجام دهند. حکیمالله محسود، جانشین بیتالله و رهبر گروه شبهنظامی تحریک طالبان پاکستان نیز به احتمال زیاد توسط یک پرنده بدون سرنشین کشته شده است، هرچند طالبان این ادعا را رد میکنند.
ابو لیث اللیبی، رهبر ارشد القاعده و رابط گروههای تروریستی در سراسر آسیا، توسط یک پرنده بدون سرنشین از پای در آمد.
پرندههای بدون سرنشین در عمل مؤثرترین سلاح ایالات متحده بوده اند اما بهای این مسئله را غیرنظامیان با جان خود پرداختهاند. هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا هر چند موفقیتهایی برای کشتن رهبران شبه نظامیان به دست آوردهاند اما هر عملیات آنها باعث کشتهشدن دهها غیرنظامی شده است.
جای تعجب نیست که استفاده از پرندههای بدون سرنشین موجب سردرگمی و بدگمانی روزافزون شبه نظامیان شده است و آنها تلاش میکنند بیش از پیش خود را از انظار دور کنند. آنها همچنین تلاش میکنند خبرچینهای محلی را که محل استقرارشان را به ارتش آمریکا اطلاع میدهند، شناسایی کنند و بکشند و هر کسی را که مظنون به همکاری با آمریکاییهاست، اعدام میکنند. حدود دو هفته قبل، دو فرد مظنون به جاسوسی برای ارتش آمریکا، به شکل فجیعی در پاکستان کشته شدند؛ به این ترتیب میتوان گفت که غیرنظامیان پاکستان اکنون قربانی اصلی جنگ واشنگتن و القاعده شدهاند.
جای تردید نیست که پرندههای بدون سرنشین سیا آنچه را جنگ جهانی علیه ترور خوانده میشود، به معنای واقعی کلمه گسترش دادهاند.
پرسشهای ناخوشایند و مقاومت رو به گسترش
پرسشهای دیگری مطرح هستند یا به تازگی مطرح شدهاند؛ آیا برای یک دمکراسی به لحاظ اخلاقی درست است که با کلیک یک ماوس در یک نقطه جهان، فردی را در آن سوی جهان به قتل رساند؟ چه کسی بر کار ماموران سیا که دست اندرکار این برنامه هستند و نیز شرکتهای خصوصی که بخشی از این کار کثیف به آنها واگذار شده است، نظارت میکند؟ براساس چه مبنا و اختیار قانونی، فهرست افرادی که باید هدف حملات پرندههای بدون سرنشین قرار گیرند، مشخص میشود؟ فهرستی که گفته میشود در حال حاضر شامل اسامی 367 شبهنظامی، علاوه بر 50 جنگسالار افغان دخیل در قاچاق موادمخدر است.
موج انتقادات از باراک اوباما در این رابطه در حال زیاد شدن است. آیا او به واقع بهدنبال صلح است؟ جناح چپ حزب دمکرات چنین باوری ندارد. حقوقدانها و فعالان حقوق بشر نیز از این زمرهاند. علاوه بر این کسی نمیتواند تعداد افرادی که همراه با شبه نظامیان کشته میشوند یا افرادی که در محل استقرار تروریستها بوده و کشته شدهاند را تعیین کند.
برنامه پرندههای بدونسرنشین آمریکا هزینه سیاسی بالایی دارد. نیروهای ایالات متحده دولت پاکستان را واداشتهاند بین همکاری پنهان با سازمان سیا و انتقاد از آمریکاییها در انظار عمومی، مانند بندبازی ماهر عمل کنند. اما این دودوزه بازی بیش از پیش کارکرد خود را از دست میدهد و شبهنظامیان هم از هر اقدامی برای بیاعتبار کردن دولت اسلام آباد بهره میگیرند و در نهایت آیا کشتن تروریستها در عمل تأثیری بر جنگ بهاصطلاح علیه ترور دارد؟ هنگامی که آنها کشته میشوند، هر نوع اطلاعاتی که دارند نیز با آنها نابود میشود. علاوه بر این جای تروریستهای کشته شده به سرعت پرمیشود و جانشینهای آنها حتی ممکن است پرتجربهتر باشند و شناسایی محل اختفای آنها نیز دشوارتر باشد.حدود 8سال قبل در سال2002، ایالات متحده برای نخستین بار یک مظنون به تروریسم را با استفاده از پرندههای بدون سرنشین از پای درآورد. آن زمان ابو علی الحریثی، یکی از اعضای القاعده در یمن، همراه با 5 فرد مظنون نخستین قربانیان این هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا بودند.
آنچه در آن زمان حادثهای نامتعارف و هیجانانگیز محسوب میشد، اینک به رویهای آشنا و ثابت تبدیل شده است. ارتش آمریکا نیز سالهاست که در عراق و افغانستان از این پرندهها استفاده میکند، ابتدا استفاده ارتش از این هواپیماهای بدون سرنشین عمدتا جنبه شناسایی داشت اما اکنون تنها برای حملات مرگبار از این هواپیماها استفاده میشود. بهنظر میرسد که اوباما در به کارگیری این سلاح، مصمم بهنظر میرسد. انگلیس هم در افغانستان از پرندههای بدون سرنشین استفاده میکند و ارتش آلمان نیز از این پرندهها بهره میبرد.
استفاده از این ابزار نظامی تحت هدایت آمریکاییها به شکل فزایندهای گسترش یافته است. این جنگ، نبردی است بر مبنای پیروزیهای سریع و تصمیمگیریهایی که در سایه گرفته میشوند؛ جنگی که انجام جنایات سفارشی دولتها بدون شک در سالهای پیش رو، بیش از پیش گسترش خواهد یافت.
اشپیگل